درمان قطعی و همیشگی افسردگی، وسواس و استرس و اضطراب | بدونه قرص و دارو
درمان قطعی و همیشگی افسردگی، وسواس و استرس و اضطراب | بدونه قرص و دارو

درمان قطعی و همیشگی افسردگی، وسواس و استرس و اضطراب | بدونه قرص و دارو

راهی برای تغییر زندگی شما

نکات مهم برای مطالعه کنکور ارشد

محمد جانبلاغی.. ارشد بالینی 

 

  1. زودتر کار انتخاب منابع را به اتمام برسانید. نگذارید سردرگمی بین منابع مختلف معرفی شده از افراد و گروه‌های مختلف، وقت شما را هدر دهد. در این کار حتما از کسانی که به تازگی کنکور داده اند و تجربه بالایی داشته اند و رتبه عالی کسب کرده اند کمک بگیرید.
  2. نیازی نیست تمام منابع معرفی شده برای هر درس را مطالعه کنید. کافیست روی مهم‌ترین منابع تسلط کافی پیدا کنید. فهمیدن و درک کردن در کنکور ارشد روانشناسی واقعا مهم است و داوطلبان باید به این کار توجه کافی داشته باشند. فراموش نکنید که ما فقط  به طور میانگین به ۶۵٪ سوالات پاسخ درست داده ایم!
  3. وقتی کار انتخاب منابع برای هر درس را تمام کردید، از دو اشتباه پرهیز کنید: یکی، بدون برنامه درس خواندن و دیگری، با برنامه ای وسواسی درس خواندن و استرس بالا گرفتن. برنامه تان باید طوری تنظیم شود که متناسب با توانمندی های شما باشد. ابتدا با برنامه ای سبک تر شروع کنید و سپس کم کم ساعت مطالعاتی تان را بالا ببرید.
  4. در مورد استفاده کردن یا نکردن از جزوات دقت کنید. ما هم از جزوات استفاده میکردیم اما در جای خودش. نمیشود فقط جزوه خواند. همینطور نمیشود در زمانی کم فقط به سراغ منابع مرجع رفت. باید بتوانیم کتاب های مرجع را در کنار جزوات به خوبی به گونه ای استفاده کنیم که بیشترین بازدهی را برای ما ایجاد کند.
  5. تفریحات و سایر کارهایتان را مدیریت کنید. نمیشود فقط درس خواند و به تفریح نپرداخت. از طرف دیگر هم نمیشود مثل گذشته به تفریح پرداخت و در کنکور رتبه زیر ۲۰ آورد ! این را تجربه ما میگوید. باید در برنامه تان جایی برای تفریحات داشته باشید اما در مورد اینکه چقدر و چگونه تفریح کنید خوب تصمیم گیری کنید.
  6. زبان را خیلی خوب بخوانید. چون درس مهمی است. و باید مورد توجه کافی قرار گیرد. بسیاری از داوطلبان کارشناسی ارشد روانشناسی زبان را جدی نمیگیرند. اما این خیلی مهم است که بتوانید زبان را بالای ۵۰ درصد بزنید.
  7. به نظر ما داوطلب کنکور روانشناسی نیاز چندانی به کلاس کنکور ندارد. چون کاملا مطالبی حفظ کردنی و فهم شدنی دارد و نیازی به یاد گرفتن فرمول و غیره نیست. حتی درس آمار و روش تحقیق هم فرمول زیادی ندارد. ۱۵ تست آن که به روش تحقیق اختصاص دارد و کاملا حفظی-مفهومی است. از ۵ تست باقی مانده هم شاید فقط یک یا دو تست محاسبه کردنی باشد و آن هم معمولا بسیار ساده است. شاید بهتر باشد به جای ثبت نام در کلاس با کسی کار کنید که به شما بگوید چه مطالبی را در چه زمانی، و به چه نحوی، و از چه منبعی بخوانید. این کار سرعت شما را در مطالعه چندین برابر خواهد کرد. به هر حال این کاملا به شما بستگی دارد که بخواهید در کلاس شرکت کنید یا خیر.
  8. در مشاوره های رایگان مکتب زندگی هستم.
  9. موفق باشید

افسوس های بی فایده

پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند.....

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند....

او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،  

پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟ 

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید

مهارت های زندگی

 باران که می بارد همه پرنده ها به دنبال سر پناهند.

اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتر از ابرها پرواز می کند .

این دیدگاه است که تفاوت را خلق می کند .

حکایت زندگی

با یاد او

حکایت زندگی

 

یکی بود . . . یکی نبود . . .

غیر از منم هیچ کس نبود.

هیچ کس هیچ کس که نه ! . .

 

کسانی بودند که صحبت از "بودن" در زندگی را نجوا می کردند. 

روزی، روزگاری همه ما مثل هم فکر می کردیم و مثل هم . . . خیلی کارهای دیگر می کردیم.

سرزمین روزانه ما، فقط به اندازه تمام گذشته ما بود و اصلاً خبری از این لحظه و حال نبود.

 

آن سرزمین به وسعت تمام حقیقت من و اجداد من گسترده بود و در آن بی نهایت ناشناخته پدیدار می شد.

گاهی اوقات شتاب زده به دنبال آینده ای مبهم می دویدیم و به درهای بسته ای می رسیدیم اما آنجا، جایی نبود که واقعاً می خواستیم.

 

لحظاتی در زندگی وجود دارد که تو در یک " آن " متوجه سرزمینهای دیگر می شوی که در گذشته تجربه نکرده بودی، و آن!

 

عالم اسبهای سفید

 

اسب سفیدِ اصیلِ، وحشی و زیبا مثل همیشه سریع و نرم در حرکت بود اما بدون سوارکار ماهر !!!

سوار کار هم مشغول مشکلات، غمها، لذتها و لحظاتی بود که در قهر، جدایی و خاموشی می گذشت و می گذشت.

 

اسب سفید با تمام توان از جنگلها، دشتها، باتلاقها و چراگاههای متفاوتی عبور می کرد و عبور . . .

و بسوی ناشناخته هایی چون آب وحشی، رودخانه جاری و دریای آرام در حرکت بود ولی همچنان بی هیچ سوارکار

یا رام کننده ای.

شاید این تنها بودن اسب سفید و تنها تر بودن سوارکار، زندگی را ناپدید کرده بود.

ولی اتفاقی عجیب افتاد، خیلی عجیب ! . . .

در یک " آن " سوار کار، اسب را یافت و با جهشی روی آن سوار شد.

 

سوار کار تنها لحظاتی قادر نبود خود را بر روی اسب حفظ کند تا اینکه به سرعت، رام کردن اسب وحشی را به یاد آورد؛

چون او سوارکاری را آموخته بود، فقط مدتی آن را فراموش کرده بود.

 

مثل تمام قصه های حقیقی، اسب و سوارکار به هم پیوستند و دیگر هیچ کدام تنها نبودند و در سرزمینی کهن و زیبا

به اسم " حیات " زندگی را ادامه دادند؛ گویا آنها " هسته " سیب را یافته بودند و فقط دوباره هسته را کاشتند

و سرودن ادامه یافت.

 

بالا رفتیم او بود

پایین اومدیم او بود

 

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن              تا ساغرت پر است بنوشان و نوش کن

                                                                                                                       (حافظ)

مشکلات درونی

پاسخ به سوالات شما

(مشکلات درونی)

با سلام خدمت تک تک شما خوانندگان و کاربران عزیز مکتب زندگی.

معمولاً بیشتر افرادی که با من محمد جانبلاغی جهت مشاوره تماس میگیرند(حالا به هر نحوی)؛ تمام مشکلاتشان فقط ناشی از یک چیز است:

- نحوه تفکر شان. چون شما هر طور که فکر بکنید طبیعتا همانطور هم رفتار می کنید.

وقتی من اشتباه فکر می کنم, انتخاب اشتباهی خواهم می کنم. اگر من بگویم این لیوان آب مواد سمی دارد من نمی خورم

ولی اگر بگویم آب در اون لیوان هست مشکلی باهاش ندارم. همه چیز به باورهای ما بستگی دارد.

چرا ما باورهای غلطی به خورد ذهن یا درونمان می دهیم..چرا همش به افکار منفی فکر می کنیم؟ من مریض می شوم- من میمیرم-من از گربه می ترسم

من دحال تعقیب هستم - میخواهند مرا بکشندو..

چرا نمی گویم اون چرا می خواهند مرا بکشند یا چرا نمی گویم من دوباره سلامتیم را بدست می آورم یا من سالم هستم و...

پس تنها راه درمان مشکلات درونی ما تغییر نوع تفکر و باورهایمان است. بیشتر مشکلاتی که ما داریم ناشی از برادشت های اشتباه ماست.

در یک مهمانی دعوت می شوید, بعد وقتی بر میگردد چهره ای در هم رفته بخود می گیرد ناراحت و عصبانی میشود چرا؟

 چون مادر شوهر,دوستم یا فلان شخص از کنار من رد شد و به من سلام نکرد, یا خوب از من پذیرایی نکردند.

خوب بگذار که خوب از شما پذیرایی نکنند, ولی شما وظیفه خودتان را انجام داده اید. چرا به نوع دیر برداشت نمی کنیم.

چرا نمی گویم اون دوستم هواسش نبود از کتار من گذشت..یا شاید امروز ناراحت است شاید خبر بدی شنیده است و... چرا اینچنین برداشت نمی کنیم؟

ذهن ما فرق بین خیال و واقعیت را درک نمی کند.. به همین دلیل همانطور که فکر کنید همانطور هم فتار می کنید.

انسان های مثبت اندیش دیرتر مریض می شوند, اگر مریض شوند زود خوب می شوند و... ولی انسان های بدبین و منفی  به عکس هستد زود مریض میشوند

اگر مریض هم شوند می گویند من بیماری لاعلاج دارم, من می میرم و....

شما با افکار خود را تغییر دهید.. از همین حالا شروع کنید.. اگر کسی به شما سلام نمی کند شما سلام کنید.. شما وظیفه خودتان را انجام دهید..

در ذهنتان اصلا نتیجه گیری نکنید..نگویید الان درمورد من چی فکر می کندو...

چرا برای خودمان مشکل درست می کنیم. بعضی ها می گویند که فلان شخص به من کنایه می زند, با غرور حرف می زند یا من را تحقیر می کند و..

چرا به دید مثبتش نگاه نمی کنیم. شما باید دلتان به حال اون شخص بسوزد.. چون از نظر درونی مشکل دارد. چون انسان سالم از نظر درونی که چنین

رفتارهایی ندارد. شما باید بهش کمک کنید تا از این وضعیت نجات پیدا کند.

ما مسائل را اشتاه تفسیر می کنیم.

بیاید برای اینکه زندگی عالی داشته باشیم, دیدگاه های خود را نسبت خود, دیگران جهان و نسبت به همه چیز درست تغییر دهیم.

باور کنید زندگیتان زیبا خواهد.

کمال سر محبت ببین نه نقص و گناه        که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند.

هرچه هست زندگی است.. هرچه است زییباست.

شاد وتندرست باشید....

ورود به صفحه مشاوره